کاش فرشته ای هم بود آدمها را هر کجای زمانه که خسته میشدند و کم می آوردند
بر می داشت می برد وسط کودکی هایشان رها می کرد همانجا که اسباب بازی ها
کم بود و دلخوشی ها زیاد مشکلات ساده و کوچک بود و قلب ها بزرگ گلدان ها پر گل
بود و خانه ها همیشه بوی صمیمیت و عشق می دادند باید فرشته ای باشد که آدمها را
هر زمان که کم آوردند بردارد و ببرد به یک روز قشنگ زمان کودکی که بزرگترین اندوه
و فاجعه ی دنیا تکالیف نوشته نشده مان بود
:: برچسبها:
دلنوشته غم فراق,
|